فرزامفرزام، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

فرزام قشنگترین اتفاق زندگی

دوازده ماهگی فرزام طلا

تولدت مبارک عزیزم ما برای سالگرد تولدت تو رو بردیم آتلیه و ازت عکس گرفتیم.اینم عکسات. می خواستیم برات تولد بگیریم ولی مریض بودی.برای همین نتونستیم مامانی.واکسنم زده بودی.دیگه واقعاً کنسل شد. ایشاالله یه وقت دیگه برات میگیریم.ایشالله صد سال زنده باشی پسرم. تو ، توی این ماه می تونی چند تا قدم برداری،مبلها رو یا دیوار و نگه می داری و به کمک اونا راه میری. دندون آسیا هم داری در می یاری.مبارکت باشه عزیزم. تو توی یک سالگی راحت می تونی همه چیز بخوری به خاطر اینکه قبل از یک سالگی  از خیلی چیزا منع بودی و نباید می خوردی چون برات ضرر داشت.مثل مرکبات،گوجه فرنگی،بادام زمینی،خربزه،طالبی و خیلی چیزای دیگه.ولی ممنوعیت دیگه تموم شد عزیزم می تو...
26 مرداد 1392

اولين عيد فرزام طلا

کم کم داریم به لحظات تحویل سال نزدیک میشیم. راستی لحظه تحویل سال 91 ، ساعت 8:44:27 روز سه شنبه ۱فروردین 1391 . اين اولين عيد 3 نفره مونه. من و تو نشستيم جلوي سفره هفت سين و من شروع كردم به دعا کردن و بعد هم دوربین عکاسی رو اورديم وچند تا عكس گرفتيم. اينم عكس تو با بابا عليرضا. تو اينجا تازه 20 روزه بودي.  الهی قربونت برم           ...
20 مرداد 1392

شش ماهگي فرزام طلا

تو  در شش ماهگي سينه خيز مي ري البته به صورت دنده عقب تو در شش ماهگي راحت مي توني بشيني.    تو در شش ماهگي بدون كمك مي توني براي چند دقيقه بايستي.   تو از ابتداي اين ماه فريني،حريره بادام،زرده تخم مرغ وسوپ مي خوري و خيلي هم دوست داري.تو دراين ماه راحت مي توني با دستات يك وسيله رو نگه داري يا بگيري.   تو  در شش ماهگي رفتي شمال، اينم عكسهاي شمال   ...
20 مرداد 1392

نه ماهگي فرزام طلا

تو هنوزم چهار دست و پا مي ري ولي بعضي وقت ها هم سعي مي كني كه بايستي و يكي دو قدم راه بري ولي انگار پاهات زور نداره و دوباره مي افتي . تو چند تا كلمه جديد هم ياد گرفتي:اَدا يعني هدي،اَفَ يعني ابوالفضل،فَآ يعني فرزام. راستي ما تو ماه محرميم و اين اولين ماه محرميه كه تو مي بيني پسر گلم.اينم عكسات.     ...
20 مرداد 1392

عروسك من

  عروسک قشنگ من قرمز پوشیده تو رخت خواب مخمل آبی خوابیده یه روز مامان رفته بازار اونُ خریده قشنگ‌تر از عروسکم هیچ‌کس ندیده. عروسک من چشماتُ وا کن وقتی که شب شد اون وقت لالا کن بیا بریم توی حیاط با من بازی کن توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن. ...
20 مرداد 1392